مغز سینما،مخاطب است،تماشاگر که نباشد،سینما هیچ است

مسعود بخشی کارگردان فیلم «یلدا»: مغز سینمای ایران در فیلم‌های گروه «هنروتجربه» است.

خبریجات:مگر از سینمای ایران چیزی هم مانده است که مغز آن در گروه هنر و تجربه باشد؟!بر مبنای کدام سند و دلیل می گویید که مغز سینمای ایران در فیلم‌های گروه «هنروتجربه» است؟!چون فیلم های بی مخاطب شما و دوستان تان از این طرق اکران می شود،چنین بیان کرده اید؟خودتان هم می دانید که گروه «هنروتجربه» برای رها شدن گریبان شورای صنفی نمایش از دست کارگردانانی مثل شما بود که هیچ پخش کننده و سینماداری حاضر به اکران فیلم های تان نبود!

فیلم هایی که تعداد معدودی تماشاگر دارد و حتی ردیف جلوی سالن ها را نیز قادر نیستند پر کنند،چگونه می توانند مغز سینمای ایران باشند؟!نه از لحاظ معنوی به سینمای ایران کمک می کنند و نه مالی،پس چگونه می توانند تاثیر گذار باشند؟فیلمی که حتی تعداد انگشت شمار هم تماشاگر ندارد، نمی تواند تاثیر گذار باشد.وقتی مخاطبی وجود ندارد،چه کسی قرار است تاثیر بگیرد؟!

یکی از بزرگ ترین مشکلات سینمای ایران کسانی هستند که مقلد صرف سینمای اروپا بوده و خود را تافته ای جدا بافته از مردم و دیگر فیلمسازان ایرانی می دانند.همین خودشیفتگی باعث شده فیلم های شان هرگز دیده نشود.فیلمساز وقتی اثری تولید می کند باید برای استفاده عام باشد،نه فیلمی شخصی که فقط در طاقچه خانه سازنده آن جا خوش کند!

مخالف ساخت این نوع فیلم های به اصطلاح هنری نبوده و نیستم،به غیر از ساخت فیلم های غیر اخلاقی،اصلا مخالف تولید هیچ نوع فیلم دیگری نیز نیستم،اما باید حداقل تماشاگران را به سالن های سینما بکشانند.

نمی شود فیلم بی سر و ته ساخت و نام آن را خاص و هنری نهاد!

فیلم های هنری وتجربی در ایران،یعنی آثاری که نه مخاطب دارند و نه دیدنی هستند،وقتی نمی توانند کسی را جذب سینما کنند،یعنی هنری نیز در ظاهر و باطن آنها نبوده،نیست و نخواهد بود!اولین و مهم ترین هنر سینما توانایی جذب مخاطب است.

سینما،سینماست و همه فیلم ها باید برای به دست آوردن اکران با یکدیگر رقابت کنند،بدون رقابت،نه سینمایی وجود خواهد داشت،نه مخاطبی و نه فیلمی.

همگان دیدند و شنیدند که برخی از خودخواهان و منفعت طلبان به دلیل ترس از رقابت با فیلم های خارجی، با ممنوع و محدود کردن اکران آنها چه بلایی بر سر سینمای ایران و سینماداران آوردند و می آورند!تمام سینماهای خاطرانگیز تهران و ایران به خاطر این منفعت طلبی تعطیل شد و سینمای ایران به قهقرا رفت!

اگر فیلم های هنری و تجربی نیز می خواهند زنده بمانند، باید با فیلم های دیگر رقابت کرده و سالن های سینما را تسخیر کنند،نه اینکه با خواهش و التماس و ریش گرو گذاشتن چند سانس اکران محدود بگیرند و دلخوش باشند!این توهین به خود سینما گران نیز هست که مدام چشم و دست شان به سوی این و آن دراز باشد.وقتی رقابتی وجود نداشته باشد،چگونه می خواهند در کارشان پیشرفت کنند؟هنگامی که مخاطبی ندارند چگونه می خواهند تفکرات خودشان را از طریق فیلم منتقل کنند؟

خدا نبخشاید کسی یا کسانی را که گروه هنروتجربه را راه اندازی و با این کار بخشی از سینماگران ایرانی را دچار تنبلی کرده و از رقابت بترساند!

برای موفقیت در سینما باید جنگید،نه اینکه پشت باد این و آن خوابید یا منتظر دست نوازش مدیران کارنابلد دولتی سینما بود!

سیدرضااورنگ

آخرین تغییر در 14 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:41 ب ظ
این مقاله را به اشتراک بگذارید

لینک خبر:



ارسال نظر

فیلدهای اجباری را تکمیل نمایید

درباره ما

درباه ما

تبلیغات

اشتراک در خبرنامه

Top