تسنیم- حبیب ایلبیگی قائممقام بنیاد فارابی:انتخاب ما بهرام توکلی شد که بهویژه تجربه ساخت فیلم موفق «تنگه ابوقریب» و همکاری با سعید ملکان در ساخت فیلم «روز صفر» را دارد، ضمن آن که معتقدم که ساخت فیلم «غلامرضا تختی» از نظر شرایط تولید، تجربهای جدید برای سینمای ایران بود که به تجارب بهرام توکلی اضافه کرد. البته ما میتوانستیم برای ساخت این فیلم از کارگردانان مجرب و قدیمی دعوت به کار کنیم، اما واقعیت این بود که جوان بودن و به روز بودن، یکی از نکات مهمی بود که برای ما اولویت داشت.
خبریجات: گفت و گوی قائم مقام بنیاد فارابی با خبرگزاری تسنیم،تاکیدی بر ادعای اینجانب است که در این بنیاد فردی وجود ندارد که با هنر هفتم و اصول و فروع آن آشنایی داشته باشد.حتی یک عاشق سینما در این نهاد دولتی و بودجه خوار وجود ندارد تا مدیران ناآشنا با سینمای بنیاد را راهنمایی کند که درست تصمیم بگیرند،تاکید می کنم حتی یکی،زیرا اگر بود حتما ایجاد سوال می کرد و دیگران را وادار به تفکر بیشتر.
معلوم نیست آقای ایل بیگی که از عنفوان جوانی در این مملکت عنوان مدیر را با خود یدک کشیده و می کشد،چه نکته مثبتی در پرونده بهرام توکلی دیده است که مدام انگشت روی او می گذارد؟!با شخص بهرام توکلی که پسر سربه زیری نیز هست و دست پرورده انجمن سینمای جوانان،کاری ندارم.موفقیت او را نیز آرزومندم،اما وقتی پای ساخت فیلم سینمایی،آن هم با بودجه سنگین دولتی به میان می آید نمی توانم دستان کرونایی خود را روی دهان و دست خویش گرفته و هر دو را وادار به سکوت کنم،دیگران شاید بتوانند،حقیر نمی توانم.
قائم مقام بنیاد فارابی به عنوان شاخص توانایی های بهرام توکلی از سه فیلم نام برده و گفته اند به خاطر ساخت این فیلم ها تصمیم گرفته ایم پروژه سنگین «اقبال لاهوری» را به وی بدهیم،البته فاکتور جوانی را نیز ذکر کرده اند.
کارگردان فیلم ضعیف «روز صفر» چون بهرام توکلی نبوده،به آن اشاره نکرده و توضیحی نیز نمی دهیم.
«تنگه ابوقریب» آیا فیلم خوب و منسجمی بود؟ گرفتن جایزه از یک جشنواره دولتی که داورانش همواره زیر سوال بودند و هستند و نسبت به آنان همیشه اعتراض شده و می شود،ملاک خوب بودن این فیلم ضعیف است؟
«تنگه ابوقریب» مردم را به سینماها کشاند و گیشه ها را پر رونق کرد؟هرگز! در عرصه سینمای دفاع مقدس نیز حتی فیلم متوسطی به شمار نیامد و نمی آید!
فیلم ضعیف، ضد فرهنگی و ضد قهرمان ملی یک مملکت بزرگ یعنی «غلامرضاتختی» از نظر قائم مقام بنیاد و دیگر مدیرانش فیلمی قوی بوده که شاخص توانایی یک کارگردان قرار بگیرد؟این فیلم چه شاخصه ای داشته است؟ فیلمنامه که ضعف کامل داشت،فاقد خط داستانی بود و بسیار پراکنده ،تنها چند صحنه پراکنده بود از اخبار پیرامون جهان پهلوان تختی که برخی نیز از دید ساواک و رییس آن عنوان شده بود!کدام صحنه ای از این فیلم به صحنه قبلی اش وصل بود؟مگر می شود بین صحنه های یک فیلم ارتباطی وجود نداشته باشد،چه از لحاظ فرم و چه محتوا؟!
کارگردانی که در حد ابتدایی بود.درباره بازی بازیگران که اصلا نمی توان چیز مثبتی نوشت.ضعف بازیگری،یعنی ضعف مطلق کارگردان که در هدایت آنان ناتوان بوده است.شخصیت پردازی نیز که حتی در حد الفبای اصول سینمایی انجام نشده بود!مهم تر از همه فیلمی بود ضد ملی که قصد آن فقط شکستن ابهت جهان پهلوان تختی بود،کاری که رژیم قبلی نیز نتوانست آن را عملی کند.هرچه بر ضد او عمل کردند،پهلوان پر آوازه تر شد.بهرام توکلی و هدایت کنندگانش نیز مانند عوامل رژیم گذشته هرچه تلاش کردند نتوانستند از عظمت تختی کاسته و نظر مردم به او را برگردانند،حتی در میان نسل جدید.نکند از نظر آقای ایل بیگی و دوستانش تلاش در تخریب جهان پهلوان تختی شاخصه مهم بهرام توکلی است برای کارگردانی فیلم «اقبال لاهوری»؟! در حقیقت چنین است و به عنوان دستخوش، این پروژه را به او داده اند.
خرج های آنچنانی تبلیغاتی،تطمیع برخی از منتقدان برای نوشتن نقد مثبت درباره فیلم ضدملی «غلامرضاتختی»،آوردن کشتی گیران به سالن های سینما و... هرگز نتوانستند این فیلم ضعیف را در گیشه موفق کنند و با سر و با شدت تمام به زمین خورد،می دانید چرا؟چون مدیران دولتی و حامیان این فیلم ضدفرهنگی،مردم خویش و مخاطبان سینما را نشناخته و نخواهند شناخت!اگر کوچک ترین شناختی از سینما و مخاطبان سینما داشتند چنین اتفاقی نمی افتاد.حالا این مدیرانی که از شناخت واضحات سینما نیز عاجز هستند،پروژه دیگری را به دست این کارگردان حرف گوش کن سپرده اند تا به شخصیت بزرگ دیگری چون اقبال لاهوری آسیب بزند.
آقای ایل بیگی،اگر «بن هور» را بیگ پروداکشن بدانیم، «غلامرضاتختی» را چه بخوانیم؟! شاید معنی بیگ پروداکشن را ما نمی دانیم و فقط شما و دوستان مدیرتان در فارابی و سازمان سینمایی می دانید،لطفا یک دوره فشرده بگذارید و ما جاهلان را از جهل مرکب خارج کنید!
سیدرضااورنگ